پویا پویا ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره
پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

پویا و پرنیا گلهای زندگی

این حال منه تو شب!!!

عاقا گرمه به خدا گرمه . شبا نمیدونم چیکار کنم . من تقریبا از 2 سالگی پویا دیسک کمر گرفتم و الان 4 ساله که همرامه چقدر زیاد و چقدر سخت. سخته که تو سن 25 سالگی نتونی جارو برقی رو راحت بلند کنی بیاری بزاری تو آشپزخونه مثلا! سخته که وقتی بچه ات تو ماشین بخوابه و تو تنها باشی با خودت بگی حالا کی بغلش کنه از پله ها ببرتش بالا؟؟ سخته که موقع شستن ظرفا هی لنگر بندازی رو این پات باز لنگر بندازی رو اون پات و در آخر دیگه اشکاتم مث شیر آب روون شه و هیچی نگی و به کارت ادامه بدی چون هم بااااید با اون سر کنی هم با این. خوب حالا برای کمرم باید رو زمین سفت بخوابم ینی اگه شده رو خود زمین اگرم نه یه پتوی نازک پهن کنمو بخوابم. حالا تو این وضعیت باز شیکم و...
19 مرداد 1393

اوضاع و احوال

*یه چند شب پویا پشت سر هم تب داشت فقط تب. که شکر خدا هرجور بود سر کردم و فعلن خوب شده. *خودمم  روز رو به زور شب میکنم و شب رو به زور صبح . درد زیاد دارم ولی دکتر میگه طبیعیه!!! و باید تا آخر تحمل کنی ایشالا کم میشه!!! و منم خوب میدونم دیگه دلیلش چیه باید کنار بیام باهاش *نی نی هم خیییلی خانومی و شیک لگد میزنه  * فعلا همسر رو راضی کردم اسمی انتخاب کنه که پ باشه اولش و قبول کرده البته اگه آخر سر مثل همیشه محبتم گل نکنه کیمیا رو قبول نکنم  * 2روز مادر شوهر نبود پویا رو با خودم آوردم اتحادیه امروزم بردمش خونه آبجیم   (ینی الان شدن پویا+مهدی+ریحانه!!!!)     ظهر باید برم آبجیمو ببرم بیمارس...
14 مرداد 1393
1